ردکردن این

نقد فیلم زنان کوچک (Little Women) : آبشاری از احساسات

ورژن جدید فیلم سینمایی زنان کوچک در سال 2019 ،  هفتمین اقتباس از داستان زنان کوچک محسوب می شود که تاکنون ساخته شده است . در میان 5 نسخه این فیلم که مشاهده کردم هیچ یک نمی توانند از نظر زیبایی ، هنر و یا محتوای احساسی حقیقی با نسخه عالی رنگی کمپانی MGM مروین لروی سال 1949 آن رقابت کنند. اما این برتری به معنای خوب نبودن سایر فیلم های برگرفته از این داستان نیست. اشتیاق بارز گرتا گرویگ کارگردان 2019 این فیلم به لوییزا می لکات نویسنده رمان معروف “زنان کوچک” از هزینه زیادی که برای این فیلم نموده و شخصیت پردازی واو به واو او بر اساس رمان اصلی ، کاملا مشخص است. نتیجه آن مشاجره بسیار زیاد خواهران است که چیز تازه ای نیست . این یک نسخه کاملا قابل احترام از داستانی تکراری است که در عین حال هیچ چیز تازه و جدیدی برای بازگو کردن ندارد.

تمرکز بر جزئیات زمانی داستان و تکامل شگفت انگیز مجموعه ها ، لباس ها ، فیلمبرداری و تدوین است که نسخه پرخرج MGM را به یکی از فیلمهای محبوب و کلاسیک تعطیلات آخر سال تبدیل می نماید که جای خالی آن در میان فیلم های تکراری تلویزیون حس می شود و این همه ماجرا نیست . “زنان کوچک2019 ” هنوز یک داستان تراژک در مورد چهار خواهر فقیر مارچ از کنکورد است که تلاش می کنند در رویارویی با مشکلات ناگوار وغلبه بر آن ها خودشان را بشناسند و همه این ها در شرایطی است که پدر شان برای ارتش متحدین در جنگ داخلی می جنگد – “جو” زنی مانند مرد و رمان نویس آینده ; ” مگ” واقع گرا ; “امی” خوش صحبت و پرمدعا و “بث” لطیف و شکننده .

در همه این فیلم ها هیچ “جو” با انرژی نفس گیر ژون آلیسون ، هیچ “امی” به مغروری و خود محوری الیزابت تیلور محسور کننده ، هیچ “بث” اندوه آور تر از مارگارت اوبرین و هیچ “مگ” مانند جانت لی ، راهنما و با کمالات دیده نمی شود و خدا می داند که هرگز هیچ ” ماری” مانند مری استور پیدا نمی شود. خیلی کم پیش می آید فیلمی مانند زنان کوچک 1949 بی نظیر و فراموش نشدنی این چنین با هوش و احساسات، نظر انبوهی از مخاطبان را جلب نماید .

نسخه جدید زنان کوچک نسخه ای بسیار احساسی را به نمایش می گذارد . ولی پیش بینی من این است که مثل بسیاری از هنرپیشه ها که  برای دیدن فیلم خود به پشت دوربین می روند گرویگ  همه چیز جز سینک آشپزخانه را پرتاب می کند. از همه بدتر ، او در همه جای فیلم ، از تعریف داستانی پیچیده که طی چند سال رخ داده و رعایت ترتیب رخ دادن وقایع آن اجتناب می کند ( یا نمی داند چطور این کار را بکند) . بنابراین ما “جو” را یک دقیقه در حال زندگی در نیویورک می بینیم ، سپس “مگ” ازدواج کرده و طی سالهای بعد بچه دار می شود و فرزندانی دوقلو به دنیا می آورد ، با این که همه این اتفاقات طی سالهای مجزا اتفاق می افتد ، من نمی توانستم تجسم کنم که این اتفاقات در چه سالی بوده یا هر کدام از شخصیت ها در هر زمان در کدام شهر بوده اند. در این فیلم کنکورد هم مثل نیوارک به نظر می رسد.

به همان اندازه که من به تطبیق پذیری “سورشا رونان” علاقه مند شدم  او به عنوان “جو” هیچ نقطه اشتراکی با “ژون آلیسون” ندارد. “اما واتسون” در مقابل بازی که در هری پاتر داشت در زنان کوچک حرفی برای گفتن ندارد . “تیموتی شالامی” برای بازی در نقش “لوری لورنس” هنوز خیلی بی تجربه می نماید.  “فلورنس پیو” هم نمی تواند نقش مهم “امی” را به طور کامل ادا کند . “بث” “الیزا اسکنلن ” فقط شما را به یاد “مارگارت ابرین” می اندازد .  عمه مارچ سخت گیر “مریل استریپ” به عنوان بخشی از یک بازی مسخره ، خجالت آور است.

کسانی که عاشق داستان های لوییزا می الکات نویسنده هستند اهمیتی نمی دهند که حتی “جی –لو” نقش “جو” را بازی کند. شما از دیدن این فیلم سینمایی پشیمان نمی شوید ولی اگر به دنبال دیدن داستانی بی عیب و نقص از زنان کوچک هستید شخصا توصیه می کنم به تماشای فیلم دیگری از این داستان بنشینید.

برچسب
منبع

بیشتر بخوانید

هنوز نظری ثبت نشده،نظر خود را ثبت کنید!


افزودن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.