ردکردن این
فیلم parasite

نقد فیلم Parasite (انگل) ، نقد زیبای اجتماع در فیلم هنرمندانه و جذاب

نام فیلم : Parasite (انگل)

کارگردان : بونگ جون-هو

هزینه ساخت : 11 میلیون دلار

باکس آفیس : بیش از 100 میلیون دلار

بازیگران : چو یو-جونگ ، پارک سو-دام ،  چوی وو-یک ، کانک هو-سانگ و …

امتیاز منتقدین : وب سایت روتن 99 درصد ، وب سایت متاکریتیک 95 از 100 و محبوبیت وب سایت IMDB برای این فیلم 8.5

امتیاز اس جی پلاس : 5/5

خلاصه داستان : خانواده ای فقیر که در خانه زیرزمینی پایین شهر زندگی می کنند. به صورت اتفاقی کاری برای پسر خانواده به عنوان معلمی زبان دختر یک خانواده ثروتمند پیدا می شود و کی وو تمام تلاش خود را می کند تا از این موقعیت استفاده کند…

فیلم Parasite

شاید بهترین نمونه برای بیان سینمای هنرمندانه فیلم Parasite باشد، این اثر فاخر به جرئت جزء بهترین اثرهای سال 2019 و دست کم جزء بهترین فیلم های دهه اخیر سینمای کره جنوبی و جهان می باشد. پیش تر در مقاله ای در خصوص سینما چیست؟ مطلبی در خصوص اینکه چه اثری سینمایی، هنرمندانه و فاخر هست توضیحاتی داده ام که می توانید به آن مراجعه کنید. تولستوی هنر را بیان احساسات تعریف می کند و هنر فاخر را بیان احساسات دردمندانه و برگرفته از بطن جامعه در کنار صراحت و سادگی می داند. و فیلم Parasite به جرئت نمونه ای از هنریست که هم می تواند مخاطب را ساعتها با خود همراه کند و هم اثری اجتماعی و نقادانه ای است که دارای مفاهیم عمیق اجتماعی می باشد.

بونگ جون-هو کارگردان متبحری است و ما پیشتر نوع نگاه ایشان را به مسئله اجتماع و اختلاف طبقاتی در فیلم Snowpiercer دیده بودیم . آن اثر بسیار قوی و دوست داشتنی به شکل فانتزی به نقد اختلاف طبقاتی و طبقه ثروتمند جامعه می پرداخت . در این فیلم نیز روی سخن بونگ جون-هو درباره همین مسئله است و فقط آنرا امروزی تر و واقعی تر بیان کرده است. در آن فیلم شما جامعه را مانند قطاری متصور می شدید که ابتدای قطار جامعه ثروتمند و انتهای آنرا توده مردم فقیر جامعه پر کرده بودند. هرچه از ابتدا قطار به سمت انتهای آن می رفتیم تعداد افراد بشدت زیاد و بدبختی بیداد می کرد. اگر فیلم Snowpiercer را ندیده اید، پیشنهاد می کنم حتما در برنامه خود قرارش دهید و از هیجان و نگاه نقادانه ی فوق العاده این کارگردان خلاق لذت ببرید.

فیلم SNOWPIERCER

واقعا فیلم انگل در فیلمبرداری ، موسیقی متن ، تدوین ، قدرت بازی بازیگران ، داستان گویی به معنای واقعی کلمه خوب کارکرده است.  حتی عنوان این اثر هم خلاقانه انتخاب شده است ” انگل”!!! انگل در واقع موجودیست که بدون وجود موجود زنده دیگر توان حیات ندارد و در ارگانیستم حیاتی دیگر موجودات زندگی کرده و از آنها تغذیه می کند، یک جور زندگی عاریتی دارد و مانند دزدها از منابع دیگران بهره می برد.

فیلم در ابتدای مسیر به شکل طنزآمیزی شروع می شود و هرچه جلوتر می رود به سبک جدی بودن آن افزوده می شود ، حتی بعضاً ترسناک نیز می شود. به گفته خود خالق این اثر ( بونگ جون-هو )، فیلم انگل کمدی بدون دلقک و تراژدی بدون شرور است.

جهانی که تفکر لیبرالیسم تقریبا دو قرن است بر آن حکومت می کند ، بزرگترین فرزند نامبارک آن اختلاف طبقاتی فاحش جامعه است. از یک سوی افراد قلیلی به ثروت های نجومی دست پیدا می کنند و از سمت و سوی دیگر غالب توده جامعه نابود می شوند و در گرسنگی و فقر مطلق، فقط برای حیات و زنده ماندن خود تلاش می کنند. به حدی این اختلاف وجود دارد که در تمام شئونات زندگی این دو طبقه تاثیر گذاشته و آنها را تبدیل به دو دنیای متفاوت و بعضاً متضاد می کند. توده ای که به شدت سر خورده شده است و از هر فرصتی برای بدست آوردن حقی که در ذهن خود پرورش می دهد و هیچ وقت نداشته است استفاده می کند و به هیچ وجه به دیگری اهمیت نمی دهد .

کافیست به کشورهای همچون ایران ، کره جنوبی و حتی کشورهای مانند آمریکا نگاهی بیاندازیم، غالب ماها توده ای را تشکیل می دهیم که از بدو حضور ما افراد ثروتمند به شکل انگل وارانه از ما تغذیه می کنند و ما همیشه ضعیف و ناتوان هسیتم و آنها در حال رشد و به سعادت رسیدن!!! اساساً جامعه لیبرالیسم به این صورت تعریف می شود و شما هرکاری هم که برای عدالت کنید در یک جامعه سرمایه محور با شکست مواجه خواهید شد . کشورهای پیشرفته ای همچون برزیل و کره جنوبی نمونه های ناب این تفکر هستند. ایجاد شکاف طبقاتی بسیار بزرگ و جدی در کنار پیشرفت روز افزون جامعه که در اصل فقط نفع آن به ثروتمندان میرسد و توده فقیر شاید بزرگترین دغدغه اش همین پیدا کردن وای فای رایگان و یا برطرف کردن وعده غذایی روزانه اش باشد، تا بتواند ادای زندگی را حتی برای مقداری هم که شده است در بیاورد.

فیلم parasite

دوست ندارم لذت فیلم را با اسپویل کردن خراب کنم ، انقد کارگردان خلاقانه ، ساده و با صراحت در این فیلم سخن گفته است که جایی برای توضیح سکانس ها نمی ماند ، فقط اشارات کوتاهی به بعضی از سکانس ها می اندازم تا زیبایی اثر را بهتر درک کنیم. سکانسی که توانستند وای فای رایگان پیدا کنند و انگار قله هایی را فتح کرده بودند و از شدت خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند یا زمانی که دوست کی وو برایش هدیه ای می آورد و مادر خانواده بیشتر بدنبال غذا بود و از این هدیه ناراحت شد. جایی که در خصوص بو دادن طبقه فقیر جامعه با چندین سکانس آن را به تصویر کشید، بسیار زیبا و دردناک بود واقعا یک تراژدی به معنای واقعی کلمه ، تراژدی که طبقاتی ایجاد می کند که شاید هر دو طبقه مقصر نباشند ( در تفکر لیبرالیسم به عقیده این حقیر شاید حتی خود ثروتمندان نیز مقصر اصلی نباشند و آنها نیز اثر این تفکر شده اند و در ذیل تفکر به وجود آمده زندگی می کنند) . ولی فرسنگ ها با هم فاصله دارند.

فاصله ای که حتی آقای پارک که شخصیت پولدار فیلم بود برایش عجیب است که چرا اینها همه ” بو ” میدهند ، و بو دادن نماد چندش بودن توده مردم برای طبقه ثروتمند است ، طبقه ای که خود را خدا و دیگران را برده میدانند و صرفاً برای رفع نیازهای خود و برآوردن حاجاتشون از آنها استفاده می کنند و فرقی با حیوانات ندارند ، شاید در بعضی مواقع حیوانات را نیز بر آنها ترجیح دهند. سکانسی که سه تا از اعضای خانواده در زیر میز هستند و دیالوگ های آقای پارک و خانمش را که درباره مسخره کردن و نگاه متفاوت جامعه ثروتمند به فقرا را با دقت ببینید تا هیجان را در کنار تراژدی لمس کنید.

فیلم هرچه جلوتر می رود جدی تر ، تراژدی تر و عمیق تر می شود و واقعاً بیننده را میخ کوب لحظه لحظه داستان زیبای خودش می کند. موسیقی متن به همراه تصویربرداری و تدوین درست این انتقال حس را به خوبی هرچه تمام تر به مخاطب ارائه می دهد، انگار شما همان خانواده هستید و در تقلای زنده ماندن به سر میبرید.

فیلم انگل به صورت روانشناختی نوع نگاه دو طبقه را به تصویر می کشد ، یکی از مهمترین این مسائل برخورد کاملاً محترمانه و به قولی شیک و با چاشنی مهربانی در طبقه ثروتمندان است. جایی که مادر خانواده به زیبایی بیان می کند که اگر من هم پول داشتم ، مهربان بودم بلکه خیلی مهربان تر بودم ، پول دارد ، پول همه چیز است!!! و توده ای که به خاطر حقوقی که از او ذایل شده است و نداشتن های بسیار ، پر از دو رویی، فرصت طلب، معتاد و خلاصه هر رذیله اخلاقی که در ذهنتان است در آنها وجود دارد.

البته در جایی به زیبایی نگاه توده فقیر را نسبت به ثروتمندان نمایش میدهد آنجایی که دختر ثروتمند به هیچ وجه از آنهمه زرق و برق راضی نمی شود و برای آرامش خو به دنبال راهی دیگریست ولی کی وو به او می گوید اینجا همه چی زیباست ، همه چیز سرجایش خودش است همه چیز در بهترین حالت خودش قرار دارد. این دیالوگ ها دقیقا نگاه غالب جونهای جامعه است ، جوانهایی که استعداد های بسیاری دارند ولی در یک جامعه لیبرالیسمی اساساً فضای برای عرضه اندام ندارند و فقط می توانند رویایی پردازی کنند و به زندگی ثروتمندان قبطه خورده و هیچ از شرایط کنونی خود راضی نباشند ولی چون توان تغییر ندارند، چون کاری نمی توانند انجام دهند، فقط در ذهن خود تداعی کرده و یا حتی به خرافات کشیده می شوند.

فیلم انگل نمونه ی بارز هنر هفتم است. ابزاری که جغرافیا نمی شناسد و می تواند دردهای انسان را به تصویر کشیده و همه ای انسان ها با آن ارتباط برقرار کنند. این فیلم در سراسر جهان تاکنون بیش از 100 میلیون دلار فروش کرده است و موفقیت گشیه ای خیلی خوبی را هم برای سازندگان آن بدنبال داشته. امیدوارم بیشتر از اینها هم فروش کند. قطعاً جزء شانس های اصلی دریافت اسکار بهترین فیلم خارجی زبان سال 2020 خواهد بود. اما با توجه به فیلم هایی که در سال 2019 اکران شدند می توانم همین الان به جرئت این تندیس را برای این اثر فاخر کنار بگذارم، انگل همچنین به خاطر نمایش عمومی در سینماهای آمریکای شمالی احتمال درو کردن جوایز دیگر، خصوصاً فیلمنامه و کارگردانی را نیز در اسکار 2020 خواهد داشت.

برچسب
منبع

بیشتر بخوانید

هنوز نظری ثبت نشده،نظر خود را ثبت کنید!


افزودن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.