ردکردن این
سریال Peaky Blinders

نقد سریال Peaky Blinders ؛ فصل دوم

فصل دوم سریال Peaky Blinders نیز همانند فصل اول با مشل ضعیف بودن کاراکترهای مقابل تامی شلبی مواجه است. البته نسبت به فصل اول خیلی بهتر شده و ما شخصیت پردازی را در این فصل مشاهده می کنیم. برخلاف فصل اول که اصلاً اجازه به شکل گیری شخصیت ها داده نمیشد و نهایت کاراکترها در حد یک تیپ باقی می ماندند. فصل دوم توانست تا حدود بسیاری ضعف های فصل اول را جبران کند و هم از لحاظ داستانگویی و هم از لحاظ شخصیت پردازی نسبت به فصل اول بهتر عمل کند.
در فصل اول به جایی اینکه کل عناصر سریال در جهت زیبا نشان دادن تامی عمل کند، بیشتر بازی سیلیان مورفی به چشم میخورد و  اساساً تلاش این بازیگر بود که نقش “تامی شلبی” بسیار خوب از آن درآمد و توانست مخاطبان را به خود جلب کند. اما در فصل دوم درام فیلم تقویت شده و شخصیت های دیگر نیز توانستند در این شکل گیری و پیچش شخصیتی تامی تاثیر گذار باشند و بنظرم تامی فصل دوم خیلی بهتر از تامی فصل اول هست.
به جز قسمت اول و نحوه حذف داماد خانواده که واقعا ضعیف بود و شاید نویسنده نمیدانست که چگونه باید او را حذف کند و دست به دامان طاعون شد و این شخصیتی که در فصل اول هم اشاره کردم کاملاً کاراکتر آشفته و نچسبی بود را حذف کردند. “فردی” باید در همان فصل اول و در تقابل با تامی کشته میشد ولی خب از او به عنوان یک قهرمان در قسمت آخر استفاده کردند که منطق داستانی را زیر پا گذاشت. شخصیت دیگری که در این فیلم کاملاً اضافه بود و باید در همان فصل اول نسخه آنرا میپیچیدند ، آقای کمپل بود. این شخصیت تمام برگ برنده خود را در فصل اول نمایش داده بود و در فصل دوم هیچ گونه پیچ و تابی در شخصیت او وجود نداشت و یک شخصیت ثابت و اضافه بر بار داستان در فصل دوم بود بنظرم. کاش این شخصیت را اصلاً در فصل دوم اضافه نمی کردند، زیرا کمپل هیچ چیزی برای عرضه اندام نداشت و تمام تکاپوی او فقط حالت نفرت شخصی پیدا کرده بود.
یا حداقل در داستان پیچش شخصیتی قوی تری را به او میدادند ، همانطور که در فصل اول خوب بود و میتوانست تقابل خوبی را به وجود بیاورد ولی در فصل دوم از عناصری بود که قطعاً میدانستید شخصیت حذف شدنی هست. و این باز شدن مشت نویسنده به خاطر عدم غافل گیری و تمام شدن زیبایی کاراکتر کمپل در فصل دوم به کلیت این فصل ضربه زد.
اما وجود گانگستر های ایتالیایی و یهودی، خصوصاً با بازی خوب تام هاردی در نقش آقای شلمز ، تقابل بهتری را شاهد بودیم. به نظرم نکته ای که می تواند فصل های بعدی را بهتر و جذاب تر کند، همین مسئله قوی تر کردن شخصیت های مقابل تامی و از همه مهمتر شخصیت هایی که تک بعدی نباشند و بتواند یک حالتی همانند خود تامی را به نمایش بگذارند. شخصیتی که دارای چند لایه است و می تواند این لایه ها را هندل کند و به زیبایی به تصویر بکشد. و ویژگی دیگر ورود قسمت دراماتیک داستانی با حضور پر رنگ تر گریس به فیلم و تقابل او با “می” در این سه گانه عاشقانه است. این می تواند رنگ بوی جذاب تری را به داستان ارائه دهد.
اما تامی توانست در بلندپروازی خودش و با کمی عنصر شانس جایگاه خود را در شهر بسیار مهم لندن تثبیت کند و به عنوان گانگستری قوی و تاثیر گذار نام کمپانی شلبی ها را در سراسر انگلستان پرآوزه کند. همچنین در کنار این تلاش و موفقیت او هرچند که با تلخکامی هایی هم همراه بود، خود را به عنوان عنصری مهم در نزد دولت نشان دهد و بتواند با آقای چرچیل یک مفاهمه دو سر برد را به امضا رساند. البته که این نزدیک شدن تامی به سیاست قطعاً برای او دردسرهای بسیاری را به همراه خواهد داشت ولی خب فرصتی را ایجاد می کند تا بتواند قدرت و نفوذ خود را در سراسر انگلستان گسترش دهد و غالب فعالیتهایش را قانونی و دارای مجوز کند.
البته بخش تعرض آقی کمپل به پالی در این فصل به نظرم خیلی خوب پرداخت نشده بود و نتواست  آنطور که مدنظر سازندگان بود حالت درام خود را به نمایش بگذارد و بر روی بیننده به عنوان یک شکست و تحقیر بزرگ تاثیر بگذارد. این تقابل هرچند به خودی خود خیلی نگاه جالبی بود و ضربه زدن هایی عاطفی و روانی کمپل و تامی بهم تاثیرگذار بود، ولی پالی می توانست در این بخش بهتر عمل کرده و نقش قربانی بودن را بهتر و دراماتیک تر نشان دهد. هرچند کلیت عنصر تقایل و خصومت شخصی کمپل و تامی که منجر به ضربه زدن های روانی نیز شده بود ، ایده جذاب و جالب به نظر می آمد هرچند که در اتفاقات زیاد فصل دوم یجورایی خود این مسئله شهید شده بود.

برچسب
منبع

بیشتر بخوانید

هنوز نظری ثبت نشده،نظر خود را ثبت کنید!


افزودن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.